لطیفه های قرآنی

••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

لطیفه های قرآنی

 كارفرما و شاگرد

گويند: روزي كارفرمايي به شاگرد خود گفت: در دُكان را ببند و آن را به حضرت عباس عليه السلام بسپار و بيا! در وقت ملاقات، كارفرما به شاگردش گفت: چه كردي؟ گفت: در را بستم و مغازه را به خداي عباس عليه السلام سپردم. كارفرما گفت:‌اي واي بر من! ديگر معلوم نيست آن مال، مال من باشد؛ زيرا مال، مال خداست؛ «وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَوَاتِ وَ الْاْرضِ»؛«و خدا راست فرمانروايي آسمانها و زمين.» و ممكن است به هر كس ديگر بدهد؛ اما حضرت عباس عليه السلام چون مال خودش نيست، از اين جهت گفتم به او بسپار.

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

+ نوشته شده در شنبه 15 خرداد 1400برچسب:لطیفه های قرآنی, ساعت 15:17 توسط آزاده یاسینی